پایان

خواستم بی خداحافظی نرفته باشم. خوشحالم که به هدف یا بخشی از اهداف ایجاد این وبلاگ رسیدم. و شرمنده دوستانی که لطف میکنند و گاهی این ادرس را میزنند یا از لینکهای سایر دوستان می آیند. این هم داستانی بود که دفترش به پایان رسید امّا حکایتش را دیگران خواهند گفت و باقی خواهد ماند. پیروز و سربلند باشید
نظرات 3 + ارسال نظر
ایلیا دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ق.ظ

آری،داستانی است که حکایت می شود!!!

سعید دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:32 ب.ظ http://worldinmyview.persianblog.com

با سیستمی که طی شد حال نمی کنم.هرچند بودنت غنیمت بود و رفتنت هم دلایل محترمی داره حتما.همیشه شاد باشی.

رضا شب بین شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.rezashabbin.blogspot.com

خداحافظی رو دوست ندارم. مخصوصا با وبلاگی که دوستش داشتم. میدونی ابراهیم وبلاگ تو تو جمع وبلاگ ها یک چیز متمایزی بود. تنها وبلاگی بود که نقد فیلم های همجنسگراها توش بود و ....کاش حالا که داری میری آرشیو وبلاگت رو تو وبلاگت میذاشتی باشه. به هر حال خیلی با وبلاگت حال می کردم. چون خدا حافظی رو دوست ندارم .... سلام ابراهیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد